ترجمه مقاله

اسماعیل پاشا

لغت‌نامه دهخدا

اسماعیل پاشا. [ اِ ] (اِخ ) حافظ. یکی از وزرای دوره ٔ سلطان سلیم خان ثالث . وی از مردم استانبول و پسر یکی از اعضای دولت بود. مولدوی سال 1171 هَ . ق . است . وی بتحصیل پرداخت و قرآن را تماماً حفظ کرد و در زمره ٔ اعضای دولت درآمد و بشغل پدر راغب گردید، پس متصدی وظایفی چند مانند پیشکاری رئیس ینی چریان و باغبانباشی همایونی و نظائر اینها گردید و در خلال این احوال مظهر لطف و توجه همایونی شد و در سنه ٔ 1219 به رتبه ٔ وزارت بمنصب کاپیتن دریایی نایل گشت و پس از چهار پنج ماه در سال 1220 مسندصدارت عظمی را اشغال کرد. وزیری باتدبیر و خردمند بود ولی از نشاءة الطاف و عنایات همایونی مست و مغرورگشت و بدفع بعض اکابر که رقیب خود می پنداشت کوشید اما از عهده ٔ کار نمیتوانست برآید، پس بترتیب فتنه و آشوب متوسل شد ولی باز بکام دل نرسید، تا در سال 1221 معزول و به پروسه تبعید شد لکن بعد از سکون و آرامش سلطان مصطفی خان منصب وزارت را مجدداً بوی داد و اورا بمحافظت بغاز سفید موظف و معین کرد، او یکی دو ماه در این مقام بود و درگذشت . (قاموس الاعلام ترکی ).
ترجمه مقاله