اسلال
لغتنامه دهخدا
اسلال . [ اِ ] (ع مص ) بیمار سل گردانیدن . (منتهی الارب ). به بیماری سل مبتلا کردن . || دزدی . (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ). دزدیدن . (تاج المصادر بیهقی ). || سرقت خفیة . || خیانت . (منتهی الارب ). || رشوت دادن . (تاج المصادر بیهقی ). رشوة. (مهذب الاسماء). پاره دادن . || غارت آشکار.