ترجمه مقاله

اسر

لغت‌نامه دهخدا

اسر. [ اُ ] (ع مص ) شاشبند شدن . حبس البول . حبس شدن بول . احتباس بول . گرفتگی بول . (مهذب الاسماء). گمیزگرفتگی . بسته شدن بول . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). دربند شدن بول . || دربند کردن بول .
- عود اُسر ؛ چوبی که نهند بر شکم آنکه احتباس بول دارد. چوبی که بول بازگیرد.
ترجمه مقاله