ترجمه مقاله

اسریقون

لغت‌نامه دهخدا

اسریقون . [ ] (اِ) زرقون . (دزی ج 1 ص 21). زنجفر سوخته است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
ترجمه مقاله