ازنانلغتنامه دهخداازنان . [ اِ ] (ع مص ) گمان بردن بکسی نیکی یا بدی را. || تهمت کردن . (منتهی الارب ). اتهام .متهم کردن . (تاج المصادر بیهقی ). متهم گردانیدن . (زوزنی ). تهمت زدن . تهمت افکندن . اتهام . زَن ّ. زنون .