ترجمه مقاله

ازفاف

لغت‌نامه دهخدا

ازفاف . [ اِ ] (ع مص ) برانگیختن بر شتاب . (از منتهی الارب ). شتابانیدن . در پوئیدن داشتن . (تاج المصادر بیهقی ). || بشتاب راندن . (منتهی الارب ). || فرستادن بیوک را بخانه ٔ شوی . فرستادن عروس بخانه ٔ شوهر. (منتهی الارب ). زن به خانه ٔ شوهر فرستادن . زِفاف . (تاج المصادر بیهقی ). || زن بخانه آوردن . || شتاب رفتن شترمرغ ، یا تیز رفتن آن . || شروع کردن شترمرغ بدویدن . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله