ازغچ
لغتنامه دهخدا
ازغچ . [ اَ غ ِ ] (اِ) اَزْغِج . گیاهی است که بر درخت پیچد و آنرا بعربی عشقه خوانند.(برهان ). پیچک . ازغنج . (رشیدی ). فرغند :
نهال قد من از عشق زرد شد آری
درخت خشک شود چون بر او تند ازغچ .
نهال قد من از عشق زرد شد آری
درخت خشک شود چون بر او تند ازغچ .
درویش سقا.