ازخشلغتنامه دهخداازخش . [ ] (اِ) شعوری مؤلف لسان العجم این کلمه را بنقل از مجمعالفرس به معنی برق نوشته است و ظاهراً مصحف درخش یا آذرخش است . رجوع به آذرخش شود.