اذهاب
لغتنامه دهخدا
اذهاب . [ اِ ](ع مص ) بردن . (تاج المصادر بیهقی ). ببردن . بُردن کسی را. || دور گردانیدن او را. (منتهی الارب ). || بُبر کردن . (؟) (زوزنی ). || زراندود کردن . (تاج المصادر بیهقی ). زراندود کردن از بیرون . (غیاث ). || روان کردن . (غیاث ).