ترجمه مقاله

ادن

لغت‌نامه دهخدا

ادن . [ اَ دَن ن ] (ع ص ) کوزپشت (مرد). مرد خمیده . (مؤید الفضلاء). مرد خمیده پشت . (آنندراج ). آنک پشت وی به دو درآمده بود. (تاج المصادر بیهقی ) (مهذب الاسماء). قوزپشت . سینه و پشت به اندرون رفته . || پشت فرونشسته . || آنکه گردنش بدوش فروشده باشد. (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || کوتاه دستها (اسب ). اسبی کوتاه دست . (تاج المصادر بیهقی ). || بیت ادن ّ؛ خانه ٔ پست . مؤنث : دَنّاء.
ترجمه مقاله