ترجمه مقاله

اخی شجاع الدین

لغت‌نامه دهخدا

اخی شجاع الدین . [ اَ ش ُ عُدْ دی ] (اِخ ) خراسانی . کوتوال قلعه ٔ بم از دوران ابوسعیدخان تا زمان امیر مبارزالدین محمد مظفری . مبارزالدین چند نوبت بپای آن حصن حصین لشکر کشیده لوازم محاربه و محاصره بتقدیم رسانید بعد از کشش و کوشش بسیار اخی شجاع الدین با تیغ و کفن بدرگاه وی شتافت و مفاتیح قلعه ٔ بم و توابع تسلیم مبارزالدین کرد و روی مسکنت بر زمین سود و امیر محمد نخست طریق عفو و اغماض مسلوک داشت اما هم در آن ایام از وی خیال مخالفتی فهم کرده چشمه ٔ حیاتش را بخاشاک ممات بینباشت . رجوع به حبط ج 2 ص 90 و تاریخ عصر حافظ تألیف قاسم غنی ج 1 ص 79 شود.
ترجمه مقاله