احمرارلغتنامه دهخدااحمرار. [ اِ م ِ ] (ع مص ) سرخ گردیدن . (منتهی الارب ). سرخ شدن . (تاج المصادر). || احمرار بأس ؛ سخت شدن عذاب : احمر البأس ؛ سخت شد عذاب . (منتهی الارب ). || (اِمص ) سرخی .