ترجمه مقاله

اتساع

لغت‌نامه دهخدا

اتساع . [ اِ ](ع مص ) نُه شدن . (تاج المصادر). نُه تن شدن . || خداوند شترانی شدن که نه روز یک بار به آب شوند. || نهم به آب آمدن اشتر. (تاج المصادر).
ترجمه مقاله