ترجمه مقاله

ابوشجاع

لغت‌نامه دهخدا

ابوشجاع . [ اَ ش ُ ] (اِخ ) (حافظ...) شیرویه بن شهرداربن بشرویةبن فناخسرو دیلمی .او راست : کتاب تاریخ همدان و کتاب فردوس الاخبار بمأثور الخطاب المخرج علی کتاب الشهاب در حدیث و آن شامل ده هزار حدیث است و در آنجا گوید که : قضاعی یعنی قاضی ابوعبداﷲ محمدبن سلامةبن جعفربن علی بن حکمون قضاعی شافعی در کتاب شهاب ده هزار حدیث آورده است و در فردوس روات آنرا مجرداً از اساتید بترتیب حروف معجم کرده و سیوطی در جامع صغیر پیروی او کرده است و شهردار پسر ابوشجاع صاحب ترجمه متوفی به سال 558 هَ .ق . اسانید کتاب فردوس را گرد کرده و بنسقی نیکو در چهارمجلد تنسیق و مسندالفردوس نام نهاده است . وفات ابوشجاع در 509 هَ . ق . است . رجوع به 310 حبط ج 1 شود.
ترجمه مقاله