ترجمه مقاله

ابوالسرایا

لغت‌نامه دهخدا

ابوالسرایا. [ اَ بُس ْ س َ ] (اِخ ) از موالی است و در اول بزمان مأمون از سرهنگان جیش هرثمةبن اعین بود سپس بکوفه شد و بخدمت محمدبن ابراهیم بن طباطبا پیوست و آنگاه که محمد بر مأمون خروج کرد ابوالسرایا سرداری ِ سپاه محمد داشت و چون محمد در جنگ زبیربن مسیّب بمرد ابوالسرایا محمدبن زیدبن امام زین العابدین علیه السلام را که کودکی خردسال بود بخلافت برداشت و واسط و بصره را بحیّز تسخیر آورد و در جنگ با هرثمةبن اعین دستگیر شده و هرثمه او را نزد مأمون فرستاد و مأمون وی را بکشت ، و صاحب تجارب السلف گوید، حسن بن سهل برادر فضل نائب مأمون بود و در عراق با ابوالسرایا مصاف داد و غالب شد و ابوالسرایا را بکشت . رجوع به حبیب السیر ج 1 ص 225 و 286 و 287 شود.
ترجمه مقاله