ترجمه مقاله

آنجاق

لغت‌نامه دهخدا

آنجاق . (اِ مرکب ) (از ترکی جغتائی ) آن وقت :
در جافجانان ختا کافر نمیکرد این جفا
این بس که در عهد تو ما یاد آوریم آنجاق را.

خواجو (از شعوری ).


ترجمه مقاله