آرشی
لغتنامه دهخدا
آرشی . [ رَ ] (ص نسبی ) منسوب به آرش پهلوان .
- تیر آرشی ؛ تیری سخت دورپرتاب :
بزیر پی آن که هست آتشی
که سامیش گرز است و تیر آرشی .
منسوب به آرش سرسلسله ٔ سلاطین اشکانی :
دو فرزند او هم گرفتار شد
از او تخمه ٔ آرشی خوار شد.
- تیر آرشی ؛ تیری سخت دورپرتاب :
بزیر پی آن که هست آتشی
که سامیش گرز است و تیر آرشی .
فردوسی .
منسوب به آرش سرسلسله ٔ سلاطین اشکانی :
دو فرزند او هم گرفتار شد
از او تخمه ٔ آرشی خوار شد.
فردوسی .