ترجمه مقاله

گوش به زنگ

لغت‌نامه دهخدا

گوش به زنگ . [ ب ِ زَ ] (ص مرکب ) متوجه . منتظر. بیوسان .
- گوش به زنگ بودن ؛ در انتظار بودن . مراقب و مواظب و متوجه بودن . و نیز رجوع به همین ترکیب در ذیل ترکیب های گوش شود.
ترجمه مقاله