ترجمه مقاله

مرتش

لغت‌نامه دهخدا

مرتش . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) مرتشی . آن که رشوت بگیرد. مخفف مرتشی . (آنندراج ). رشوه گیرنده . رجوع به مرتشی شود :
داده ام ای دل در پی اوجان دیده به رویش زلف پریشان
داده پی نان لذت ایمان قاضی بی دین مفتی مرتش .

نصیرای بدخشانی (آنندراج ).


ترجمه مقاله