ترجمه مقاله

عرصام

لغت‌نامه دهخدا

عرصام . [ ع ِ ] (ع اِ) شیر بیشه . (منتهی الارب ). اسد. (اقرب الموارد). عَراصِم . عَرصم . رجوع به عراصم و عرصم شود.
ترجمه مقاله