ترجمه مقاله

سخاپرور

لغت‌نامه دهخدا

سخاپرور. [ س َ پ َرْ وَ ](نف مرکب ) که سخا را پرورش دهد. که سخا را شروع کند. که از بسیاری بخشش دیگران را بسخاوت وا دارد. سخادوست . سخی . بسیار بخشنده . بسیار جوانمرد :
چه توان گفت که امروزچه کرد و چه نمود
آن خداوند سخاپرور بسیارهنر.

فرخی .


که نیست چون تو سخاپروری بشرق و بغرب
نه چون من است ثناگستری بشام و عراق .

خاقانی .


ترجمه مقاله