ترجمه مقاله

خلف

لغت‌نامه دهخدا

خلف . [ خ َ ل َ ] (اِخ ) ابن احمر خراسانی ، مکنی به ابومحرز. رجوع به ابومحرز در این لغت نامه شود.
ترجمه مقاله