توران سپه
لغتنامه دهخدا
توران سپه . [ س ِ پ َه ْ ] (اِ مرکب ) توران سپاه :
بشد پیش توران سپه او به جنگ
بغرید همچون دمنده نهنگ .
تهمتن به توران سپه شد به جنگ
بدانسان که نخجیر بیند پلنگ .
دو بهره ز توران سپه کشته شد
ز خونشان زمین چون گل آغشته شد.
رجوع به توران و دیگر ترکیبهای آن شود.
بشد پیش توران سپه او به جنگ
بغرید همچون دمنده نهنگ .
فردوسی .
تهمتن به توران سپه شد به جنگ
بدانسان که نخجیر بیند پلنگ .
فردوسی .
دو بهره ز توران سپه کشته شد
ز خونشان زمین چون گل آغشته شد.
فردوسی .
رجوع به توران و دیگر ترکیبهای آن شود.