ترجمه مقاله

بچرک

لغت‌نامه دهخدا

بچرک .[ ب ِ رَ / ب ِ چ ِ ] (ص ) سخره باشد چه به قهر و چه بخوشی . (شرفنامه ٔ منیری ). سخره و فریب خورنده باشد. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). مضحک . فریب خورده . (فرهنگ شعوری ). سخره و فریب خورده . (فرهنگ اسدی ). ظاهراً مصحف چربک است . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ).
ترجمه مقاله