ضخمدیکشنری عربی به فارسیوسعت دادن , بزرگ کردن , مفصل کردن , مفصل گفتن يا نوشتن , افزودن , بالا بردن , بزرگ شدن , تقويت کردن (صدا) , بزرگ , جسيم , سترگ , کلا ن , گنده , تنومند , بزرگ جثه