حادث عرضيدیکشنری عربی به فارسیحادثه , سانحه , واقعه ناگوار , مصيبت ناگهاني , تصادف اتومبيل , علا مت بد مرض , صفت عرضي() , شيي ء , علا مت سلا ح , صرف , عارضه صرفي , اتفاقي , تصادفي , ضمني , عارضه (در فلسفه) , پيشامد