26 فرهنگ

زرق

/zaraq/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. نابینا شدن.
۲. کبود شدن؛ کبودرنگ شدن؛ کبودی.
۳. نیرنگ؛ تزویر.