ترجمه مقاله

آکنش

فرهنگ فارسی عمید

۱. عمل آکندن.
۲. آنچه درون چیزی را با آن پر کنند؛ آکنه: ◻︎ چون راست بُوَد خوب نماید سخن / در خوب جامه خوب شود آکنش (ناصرخسرو: ۴۴۱).
ترجمه مقاله