یادداشت
فرهنگ فارسی عمید
۱. هرعلامت و نشانی که برای یادآوری قرار بدهند.
۲. ورق کاغذ یا دفترچهای که مطلبی را در آن بنویسند که فراموش نشود.
۳. نقد یا شرحی کوتاه بر حاشیۀ مطلبی.
〈 یادداشت برداشتن: (مصدر لازم) = 〈 یادداشت کردن
〈 یادداشت کردن: (مصدر متعدی) موضوعی را در کاغذی یا در دفترچۀ خود برای یادآوری نوشتن.
〈 یادداشت نمودن: (مصدر متعدی) = 〈 یادداشت کردن
۲. ورق کاغذ یا دفترچهای که مطلبی را در آن بنویسند که فراموش نشود.
۳. نقد یا شرحی کوتاه بر حاشیۀ مطلبی.
〈 یادداشت برداشتن: (مصدر لازم) = 〈 یادداشت کردن
〈 یادداشت کردن: (مصدر متعدی) موضوعی را در کاغذی یا در دفترچۀ خود برای یادآوری نوشتن.
〈 یادداشت نمودن: (مصدر متعدی) = 〈 یادداشت کردن