گشت
فرهنگ فارسی عمید
۱. گردش؛ سیاحت.
۲. گردیدن؛ دگرگون شدن.
۳. (نظامی) رفتوآمد مٲموران انتظامی در محدودهای خاص بهمنظور نظارت بر اوضاع.
۴. (اسم) (نظامی) مٲموری که این مراقبت و نظارت را بر عهده دارد.
۲. گردیدن؛ دگرگون شدن.
۳. (نظامی) رفتوآمد مٲموران انتظامی در محدودهای خاص بهمنظور نظارت بر اوضاع.
۴. (اسم) (نظامی) مٲموری که این مراقبت و نظارت را بر عهده دارد.