ترجمه مقاله

گزارشگر

فرهنگ فارسی عمید

۱. گزارش‌دهنده.
۲. مورخ.
۳. [قدیمی] تعبیر‌کنندۀ خواب.
۴. [قدیمی] طرح‌کننده؛ طراح.
ترجمه مقاله