گریز
فرهنگ فارسی عمید
۱. = گریختن
۲. (اسم مصدر) فرار؛ گریختن از برابر کسی یا چیزی.
〈 گریز زدن: (مصدر لازم) [عامیانه، مجاز] هنگام سخن گفتن یا نوشتن از مطلبی به مطلب دیگر پرداختن.
۲. (اسم مصدر) فرار؛ گریختن از برابر کسی یا چیزی.
〈 گریز زدن: (مصدر لازم) [عامیانه، مجاز] هنگام سخن گفتن یا نوشتن از مطلبی به مطلب دیگر پرداختن.