گرده
فرهنگ فارسی عمید
۱. هرچیز گرد و مدور، مانند نان گرد: گردۀ نان.
۲. طرح نقاشی.
۳. نقشه یا تصویر یا نوشتهای که از روی آن نقشه و تصویر یا نوشتۀ دیگری کپی کنند.
〈 گرده برداشتن: (مصدر متعدی) طرح کردن یا کپی برداشتن از روی تصویر یا نوشتهای.
〈 گردهٴ گردون: [قدیمی، مجاز] آفتاب و ماه
۲. طرح نقاشی.
۳. نقشه یا تصویر یا نوشتهای که از روی آن نقشه و تصویر یا نوشتۀ دیگری کپی کنند.
〈 گرده برداشتن: (مصدر متعدی) طرح کردن یا کپی برداشتن از روی تصویر یا نوشتهای.
〈 گردهٴ گردون: [قدیمی، مجاز] آفتاب و ماه