کلمه
فرهنگ فارسی عمید
۱. سخن.
۲. لفظی که معنی داشته باشد؛ آنچه انسان بر زبان میراند و مطلب خود را بهوسیلۀ آن بیان میکند؛ یک جزء از کلام.
〈 کلمهٴ استفهام (ادات استفهام): (ادبی) در دستور زبان، کلمهای که سؤال و پرسش را برساند و بهوسیلۀ آن از چیزی پرسش کنند، مانند آیا، چرا، چند، چه، که، کجا، کدام، کو، و غیره.
〈 کلمهٴ شهادت: کلمۀ «اشهد ان لااله الاالله».
۲. لفظی که معنی داشته باشد؛ آنچه انسان بر زبان میراند و مطلب خود را بهوسیلۀ آن بیان میکند؛ یک جزء از کلام.
〈 کلمهٴ استفهام (ادات استفهام): (ادبی) در دستور زبان، کلمهای که سؤال و پرسش را برساند و بهوسیلۀ آن از چیزی پرسش کنند، مانند آیا، چرا، چند، چه، که، کجا، کدام، کو، و غیره.
〈 کلمهٴ شهادت: کلمۀ «اشهد ان لااله الاالله».