کارگاه
فرهنگ فارسی عمید
١. کارخانه؛ محل کار؛ جای کار کردن کارگران. ٢. محل انجام کارهای هنری.
۳. [مجاز] منسوج؛ پارچه.
۴. دار قالی.
۵. [قدیمی] دکان: ◻︎ ز درگه کرمت روی ناامیدی نیست / کجا رود مگس از کارگاه حلوایی (سعدی۲: ۶۷۴).
۳. [مجاز] منسوج؛ پارچه.
۴. دار قالی.
۵. [قدیمی] دکان: ◻︎ ز درگه کرمت روی ناامیدی نیست / کجا رود مگس از کارگاه حلوایی (سعدی۲: ۶۷۴).