کارنادیده
فرهنگ فارسی عمید
۱. کارناآزموده؛ بیتجربه.
۲. کسی که در میدان جنگ نبوده و رزم را تجربه نکرده: ◻︎ بدو گفت کای کارنادیدهمرد / شهنشاه کی جوید از تو نبرد (فردوسی: ۴/۱۹۷).
۲. کسی که در میدان جنگ نبوده و رزم را تجربه نکرده: ◻︎ بدو گفت کای کارنادیدهمرد / شهنشاه کی جوید از تو نبرد (فردوسی: ۴/۱۹۷).