ترجمه مقاله

چشمداشت

فرهنگ فارسی عمید

۱. چشم به کمک و همراهی کسی داشتن.
۲. منتظر وصول چیزی بودن.
۳. امید و خواهش؛ انتظار؛ توقع.
ترجمه مقاله