ترجمه مقاله

پیشگاه

فرهنگ فارسی عمید

۱. پیش‌تخت پادشاه.
۲. جلو ایوان.
۳. آستانه؛ درگاه: ◻︎ فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید / شرمنده رهرویی که عمل بر مجاز کرد (حافظ: ۲۷۴).
ترجمه مقاله