پچ پچ
فرهنگ فارسی عمید
۱. صدا و آواز دو تن که آهسته با یکدیگر سخن گویند.
۲. سخن زیر لب و آهسته.
۳. ‹پژپژ› آهنگ یا لفظی که شبان با آن بز را پیش خود بخواند و نوازش کند: ◻︎ سخن شیرین از زُفت نیاید بر / بز به پچپچ بر، هرگز نشود فربه (رودکی: صحاحالفرس: پچپچ).
〈 پچپچ کردن: (مصدر لازم) زیر لب و آهسته با هم حرف زدن.
۲. سخن زیر لب و آهسته.
۳. ‹پژپژ› آهنگ یا لفظی که شبان با آن بز را پیش خود بخواند و نوازش کند: ◻︎ سخن شیرین از زُفت نیاید بر / بز به پچپچ بر، هرگز نشود فربه (رودکی: صحاحالفرس: پچپچ).
〈 پچپچ کردن: (مصدر لازم) زیر لب و آهسته با هم حرف زدن.