پول
فرهنگ فارسی عمید
۱. قطعۀ فلز از طلا یا نقره یا مس یا فلزات دیگر که از طرف دولت سکه زده شود.
۲. اسکناسی که توسط دولت یا بانک ناشر اسکناس چاپ و منتشر شود.
〈 پول خُرد: پول فلزی کمارزش؛ سکه.
〈 پول زرد (طلا): [مجاز] سکۀ طلا.
〈 پول سفید: [مقابلِ پول سیاه] [مجاز] پولی که از نقره سکه زده باشند.
〈 پول سیاه: [مجاز]
۱. پول فلزی بسیار کمارزش؛ پشیز.
۲. پول خردی که سابقاً از مس سکه میزدند؛ سکۀ مسی.
۲. اسکناسی که توسط دولت یا بانک ناشر اسکناس چاپ و منتشر شود.
〈 پول خُرد: پول فلزی کمارزش؛ سکه.
〈 پول زرد (طلا): [مجاز] سکۀ طلا.
〈 پول سفید: [مقابلِ پول سیاه] [مجاز] پولی که از نقره سکه زده باشند.
〈 پول سیاه: [مجاز]
۱. پول فلزی بسیار کمارزش؛ پشیز.
۲. پول خردی که سابقاً از مس سکه میزدند؛ سکۀ مسی.