پنج نوبت
فرهنگ فارسی عمید
۱. پنج باری که در طول شبانهروز بر در سرای پادشاهان کوس، دهل، یا نقاره مینواختند. Δ گویند در زمان اسکندر در شبانهروز سه نوبت میزدند و در زمان سنجر پنج نوبت شد.
۲. پنجوقت نماز؛ اوقات نمازهای پنجگانه.
〈 پنجنوبت زدن: (مصدر لازم) [قدیمی، مجاز] اظهار شکوه، جلال، و عظمت کردن: ◻︎ از عصا، ماری و از اُستن، حنین / پنجنوبت میزنند از بهر دین (مولوی: ۱۲۱).
۲. پنجوقت نماز؛ اوقات نمازهای پنجگانه.
〈 پنجنوبت زدن: (مصدر لازم) [قدیمی، مجاز] اظهار شکوه، جلال، و عظمت کردن: ◻︎ از عصا، ماری و از اُستن، حنین / پنجنوبت میزنند از بهر دین (مولوی: ۱۲۱).