پشیمانی
فرهنگ فارسی عمید
ندامت؛ انفعال؛ پشیمان بودن: ◻︎ از آن آتش برآمد دودت اکنون / پشیمانی ندارد سودت اکنون (نظامی۲: ۱۹۴).
〈 پشیمانی خوردن: (مصدر لازم) [قدیمی] پشیمانی؛ پشیمان شدن.
〈 پشیمانی گرفتن: (مصدر لازم) [قدیمی] = 〈 پشیمانی خوردن
〈 پشیمانی خوردن: (مصدر لازم) [قدیمی] پشیمانی؛ پشیمان شدن.
〈 پشیمانی گرفتن: (مصدر لازم) [قدیمی] = 〈 پشیمانی خوردن