پست
فرهنگ فارسی عمید
۱. [مقابلِ بلند] کوتاه.
۲. [مقابلِ بالا] پایین.
۳. نشیب.
۴. خوار؛ زبون؛ فرومایه.
۵. بخیل؛ خسیس.
〈 پست شدن: (مصدر لازم)
۱. خواروذلیل شدن.
۲. [قدیمی] با خاک یکسان شدن؛ منهدم گشتن.
〈 پست شمردن: (مصدر متعدی) خواروذلیل پنداشتن؛ حقیر دانستن.
〈 پست کردن: (مصدر متعدی)
۱. پایین آوردن؛ فرود آوردن.
۲. پایمال کردن.
۳. خوار کردن؛ زبون کردن.
〈 پست گشتن: (مصدر لازم) = 〈 پست شدن
۲. [مقابلِ بالا] پایین.
۳. نشیب.
۴. خوار؛ زبون؛ فرومایه.
۵. بخیل؛ خسیس.
〈 پست شدن: (مصدر لازم)
۱. خواروذلیل شدن.
۲. [قدیمی] با خاک یکسان شدن؛ منهدم گشتن.
〈 پست شمردن: (مصدر متعدی) خواروذلیل پنداشتن؛ حقیر دانستن.
〈 پست کردن: (مصدر متعدی)
۱. پایین آوردن؛ فرود آوردن.
۲. پایمال کردن.
۳. خوار کردن؛ زبون کردن.
〈 پست گشتن: (مصدر لازم) = 〈 پست شدن