پست
فرهنگ فارسی عمید
۱. آرد.
۲. آرد بوداده؛ آرد گندم یا جو یا نخود بریانکرده: ◻︎ منم روی از جهان در گوشه کرده / کفی پست جوین ره توشه کرده (نظامی۲: ۱۰۷).
۳. پوست گندم و جو؛ سبوس؛ سپوسه.
۲. آرد بوداده؛ آرد گندم یا جو یا نخود بریانکرده: ◻︎ منم روی از جهان در گوشه کرده / کفی پست جوین ره توشه کرده (نظامی۲: ۱۰۷).
۳. پوست گندم و جو؛ سبوس؛ سپوسه.