پرک
فرهنگ فارسی عمید
۱. ‹پره› پَر کوچک.
۲. برگ کوچک.
۳. (زیستشناسی) بال کوچک.
۴. تاج؛ افسر.
۵. سهیل؛ ستارۀ سهیل.
〈 پرک هندی: (زیستشناسی) گیاهی بالارونده از تیرۀ پروانهواران. اصل آن از هندوستان است. نوعی از آن به شکل درخت، دانههایش برای دفع کرم معده نافع است. یک یا دو گرم گرد آن را در آب مخلوط میکنند و در مدت سه یا چهار روز میخورند؛ بوتیه.
۲. برگ کوچک.
۳. (زیستشناسی) بال کوچک.
۴. تاج؛ افسر.
۵. سهیل؛ ستارۀ سهیل.
〈 پرک هندی: (زیستشناسی) گیاهی بالارونده از تیرۀ پروانهواران. اصل آن از هندوستان است. نوعی از آن به شکل درخت، دانههایش برای دفع کرم معده نافع است. یک یا دو گرم گرد آن را در آب مخلوط میکنند و در مدت سه یا چهار روز میخورند؛ بوتیه.