ترجمه مقاله

پرندآور

فرهنگ فارسی عمید

۱. جوهردار (شمشیر).
۲. (اسم) شمشیر جوهردار: ◻︎ یکی باره و گبر و برگستوان / پرندآور و جامهٴ هندوان (فردوسی: ۵/۴۲)، ◻︎ دلیران که بودند و گندآوران / کشیدند یکسر پرندآوران (فردوسی: ۴/۵۸).
ترجمه مقاله