پخته خوارفرهنگ فارسی عمیدمفتخوار؛ مفتخور؛ گدا؛ گداییکننده؛ گداپیشه: ◻︎ وگر دست همت بداری ز کار / گداپیشه خوانندت و پختهخوار (سعدی۱: ۱۶۸).