وقف
فرهنگ فارسی عمید
۱. (فقه، حقوق) آنچه کسی از ثروت خود جدا میکند که در کارهای عامالمنفعه از آن استفاده میکنند.
۲. اندکی درنگ کردن در بین کلام و دوباره شروع کردن.
۳. (فقه، حقوق) حبس عین ملک یا مالی و مصرف کردن منافع آن در اموری که واقف معین میکند.
۴. [قدیمی] ایستادن.
۲. اندکی درنگ کردن در بین کلام و دوباره شروع کردن.
۳. (فقه، حقوق) حبس عین ملک یا مالی و مصرف کردن منافع آن در اموری که واقف معین میکند.
۴. [قدیمی] ایستادن.