ورجلا
فرهنگ فارسی عمید
۱. جهش.
۲. دادوفریاد و جنجال.
〈 ورجلا زدن: (مصدر لازم) [عامیانه]
۱. دادوفریاد و جنجال راه انداختن.
۲. جهیدن و بیرون جستن از دام: ◻︎ خواست نیفتاده به دام بلا / خیزد و زآن ورطه زند ورجلا (ایرجمیرزا: ۱۱۱).
۲. دادوفریاد و جنجال.
〈 ورجلا زدن: (مصدر لازم) [عامیانه]
۱. دادوفریاد و جنجال راه انداختن.
۲. جهیدن و بیرون جستن از دام: ◻︎ خواست نیفتاده به دام بلا / خیزد و زآن ورطه زند ورجلا (ایرجمیرزا: ۱۱۱).