نیزه
فرهنگ فارسی عمید
نی یا چوب دراز و سخت که بر سر آن آهن نوکتیز نصب کنند.
〈 نیزۀ آتشین: [قدیمی، مجاز] شعاع آفتاب.
〈 نیزۀ خطی: [قدیمی] نیزۀ راست و بلندی که از محلی در بحرین به نام الخط میآوردهاند.
〈 نیزۀ آتشین: [قدیمی، مجاز] شعاع آفتاب.
〈 نیزۀ خطی: [قدیمی] نیزۀ راست و بلندی که از محلی در بحرین به نام الخط میآوردهاند.